محمدمهدی حاتمی؛ رضا صادقی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 41-60
چکیده
ماتریالیسم حذفگرا تبیین رفتار بر اساس حالتهای ذهنی را نمیپذیرد و تأکید دارد که رفتار انسانی را صرفاً باید بر اساس رویدادهای عصبی تبیین کرد. طرفداران این دیدگاه برای کنار گذاشتن باور به حالتهای ذهنی، آن را دیدگاهی عرفی مینامند که در برابر علم عصبشناسی قرار دارد. مقالة پیشرو با تحلیل مبانی معرفتی ماتریالیسم ...
بیشتر
ماتریالیسم حذفگرا تبیین رفتار بر اساس حالتهای ذهنی را نمیپذیرد و تأکید دارد که رفتار انسانی را صرفاً باید بر اساس رویدادهای عصبی تبیین کرد. طرفداران این دیدگاه برای کنار گذاشتن باور به حالتهای ذهنی، آن را دیدگاهی عرفی مینامند که در برابر علم عصبشناسی قرار دارد. مقالة پیشرو با تحلیل مبانی معرفتی ماتریالیسم حذفگرا نشان میدهد که این دیدگاه نوعی انحصارگرایی وجودشناختی است که در تبیین سرشت ذهن، ناتوان است. همچنین استدلال خواهد شد که با انکار وجود حالتهای ذهنی نه تنها جایی برای روانشناسی به عنوان یک حوزة معرفتبخش علمی و کاربردی باقی نمیماند، بلکه جایی برای مفاهیم محوری علوم اجتماعی نیز نمیماند. روانشناسی علمی با فرض وجودِ اشخاص در زیستجهانی اجتماعی پیش میرود و این فرض که اساس تشکیل روانشناسی علمی است نمیتواند فیزیکالیستی تعبیر شود. ادعای ایجابی مقاله این است که صرفاً با تعامل دو علم روانشناسی و عصبشناسی است که امکان فهم دقیق هویت انسان فراهم میشود. باور به حالتهای ذهنی غیرمادی هیچ منافاتی با علم عصبشناسی یا سایر علوم تجربی ندارد و تعریف انسان بر اساس نفس مجرد، مبنای وجودشناختی بیبدیل و منسجمی برای دفاع از روانشناسی علمی است.